سفر «خروسها» از کوتنا به تهران
مجموعه مجسمههای «خروس خان» اثر هنرمند مازندرانی از 4 تا 14 مرداد در تهران به نمایش در میآید
شهرام سوادکوهی | ساری-خبرنگار
الگو گرفتن از حیوانات و تولید آثار هنری بر پایه شکل، رفتار یا باورهای مربوط به برخی حیوانات ریشه در تاریخ دارد، اما اینکه هنرمندی مجموعهای هنری را بر پایه همین نگرش و با الهام گرفتن از یک حیوان ایجاد کند، روندی است که میتوان آن را به دوره معاصر نسبت داد. در مازندران چند سالی است شاهد این قبیل فعالیتهای هنری هستیم.
آخرین نمونه آن هم مجموعه مجسمههای «خروس خان» اثر «حامد مشمولی» هنرمند قائمشهری است که در گالری «سرزمین هنر» تهران به نمایش در میآید. این گالری از جمله مراکز معتبری است که بخشی از فعالیتهایش به هنرمندان جوان اختصاص دارد.
مشمولی دانشآموخته رشته گرافیک است و به واسطه تحصیل در این رشته با شاخههای گوناگون هنرهای تجسمی آشنا شده است. وی تصویرگر است و در دوره کاری مشخصی دائما در حال طراحی و تصویرسازی با موضوعات مختلف بوده است. این هنرمند بیشتر زمینه شاعرانگی و نگاهی احساسی به جغرافیای خود یعنی روستای کوتنا از توابع قائمشهر دارد.
تجربههای مختلف کاری چه در زمینه تکنیکی و چه در استفاده از ابزار مختلف او را در این راه کارآمد کرده است، هر چند ممکن است در گذشته به فضای شخصی در آثارش نرسیده باشد و مثل هر هنرمند جوانی در حال جستوجو و کشف جهان خود است، ولی میتوان گفت که مجموعه مجسمههای پاپیهماشه «خروس خان» که حدود 2 سال برای آن زمان صرف کرده، نخستین و مهمترین اتفاق کاری اوست. با این هنرمند جوان مازندرانی به بهانه برگزاری نمایشگاه مجسمههای «خروس خان» در گالری «سرزمین هنر» تهران که از 4 تا 14 مرداد برپا میشود گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
پیش از اینکه مجسمهسازی را به صورت حرفهای آغاز کنید در زمینه تصویرگری کتاب فعالیت داشتید.
بله، گرافیک به شما این امکان را میدهد که ایدههای ذهنی خود را به صورت عملی راحتتر به اجرا در بیاورید. با ابزارهای مختلف مثل نرمافزارهای مختلف گرافیکی که در گذشته مرسوم نبود، در این رشته آشنا میشوید. از طرفی من در روستا متولد شدهام و این تجربه زیستن در روستایی که تفاوتهای اقلیمی خاص و زیبایی دارد به من کمک کرده تا جهان را ساده و ملموس ببینم. این سادگی همیشه در کارم وجود دارد.
آدمهای جهانم را ساده میبینم و شاید به همین علت است که آنها را بسیار خطی و دور از هر چیز کار میکنم. همین مساله باعث شده تا مخاطبان راحتتر با آثارم ارتباط برقرار کنند. یک گلدان، چند ستاره، ابری که در حرکت است یا درختی که همیشه میبینیم، موضوعات کارهای من هستند که در کنار هر فرم انسانی معنای ساده و شفافی میگیرند. همین سادگی در کار باعث شده تا زمینه همکاری با نویسندههایی در حوزه شعر و ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارند، میسر شود.
گرایش به سایر گونههای هنرهای تجسمی مثل مجسمهسازی چطور ایجاد شد؟
شاید کمی خوششانس بودم که در سنین جوانی در شهرستان قائمشهر گروه هنری «حجم سبز» فعالیت خود را به شکلی جدی در مازندران و همچنین کشور آغاز کرد و باعث شد تا هنرمندان جوان زیادی به این گروه ملحق شوند و در پروژه بزرگ «هنر در روستا» فعالیتهایی غیر از طراحی یا نقاشی کردن را تجربه کنند. تا آن زمان اطلاع دقیقی از هنر محیطی یا هنر جدید با زیرشاخههایش نداشتم و در نشستهای تخصصی این گروه که با هنرمندان و منتقدان به شکلی مستمر دایر بود، آشنا شدم. این ارتباطات جذابیت کار را برای من بیشتر کرد و خیلی زود با زبان هنر محیطی آشنا شدم.
مشکلات زیادی نظیر قطع درختان، انقراض گونهای از ماهیهای رودخانههای مازندران، آلودگی خاک و برخی مسائل دیگر در دورههای مختلف «هنر در روستا» مطرح بود و هنرمندان طبق قوانین هر دوره آثار جدیدی تولید میکردند. بهترین تجربههای این دوره از آثارم به پروژه «ماهیان اورنج» برمیگردد.
گروههای مختلف هنر محیطی و همچنین هنرمندان زیادی از جمله آقای «احمد نادعلیان» دعوت شده بودند. گروهها و هنرمندان 3 روز در روستای کوتنا مستقر شدند و همه با موضوع ماهی اورنج آثاری تولید کردند. خوشبختانه پروژه من از جمله آثاری بود که مخاطبان بسیار زیادی در فضای مجازی آن را به اشتراک گذاشتند. گاهی که تصاویر آن پروژه را منتشر میکنم، همچنان بازخوردها مثبت است.
یعنی تصویری که از طبیعت اطراف دارید همیشه در آثار شما دیده میشود؟
دقیقا؛ چراکه در جوانی با فعالیتهایی آشنا شدم که درک درست از طبیعت اطراف را به من گوشزد میکرد. همین مساله باعث شد تا در مجسمههای امروزم به دنبال موضوعات سخت و غیر قابل تصور نروم. زیستن در روستا و با اهالی آن کمک خوبی برای ادامه راه است. «خروس خان» هم از همین موضوعات ساده نزدیک به من است. چه زمانی که در حیاط خانه، مادرم به مرغها و خروسها غذا میداد و چه زمانی که شب یا صبح، وقت و بیوقت ما را بیدار میکردند.
در این چند سال خروس را در اساطیر مختلف دنبال کردم، نه برای تاثیر گرفتن و مفهومی شدن کارها، بلکه برای اینکه در نهایت برداشت شخصی خودم از این حیوان اهلی را در مجسمهها پیاده کنم. دوست ندارم درگیر کارهای پیچیده شوم. 2 سال پیش هم که نمایشگاه «صبحِ سروش» را در گالری بهزاد ساروکلای قائمشهر برگزار کردم نگاهم به خروسها نگاهی رئال و روایی بود. البته ممکن است در ادامه تولید مجموعه آثار «خروس خان» که ممکن است یک تا 2 سال دیگر هم ادامه داشته باشد، آثار را کمی مفهومیتر کنم.
به عبارتی دیگر هم نگاهی واقعگرایانه و هم طنازانه در مجموعه «خروس خان» به کار گرفتهاید.
بله؛ زندگی خروسها جذابیتهای خاص خودش را دارد. جدا از زیبایی بالها و پرهایشان، ستبری سینههای این موجود با پاهای قدرتمندش حس خوبی به کار میدهد. با کمی صبر و حوصله و دقت در زندگی خروسها و نوع مراقبت از خانواده میتوانید ببینید که به زندگی خانوادگی ما انسانها شباهت دارند و همین مساله باعث طنز کار میشود. خودم هم سعی کردم کمی در این نوع زندگی اغراق بیشتری داشته باشم و به تصویرگری شدن کارم بیشتر کمک کنم.
تلاشم این بوده که در این مجموعه برخورد صرفا رئالیستی در آثارم نداشته باشم. در هر اثر به دنبال ریشههایی از زندگی مشترکی بودم که ما با حیوانات داریم و تفاوتهای چندانی در آن نیست. البته به دور از شیطنتهای کار، تلاش کردم ماهیت تصویرسازیهای آثار گذشتهام نیز حفظ شود و همین باعث شد تا به نظر خودم آثار از جذابیت بیشتری برخوردار شوند.
چندین شاخه هنرهای تجسمی اعم از تصویرسازی، گرافیک، طراحی و نقاشی را تجربه کردید و به مجسمهسازی رسیدید. دغدغههای ذهنیتان را در سایر شاخهها نمیتوانستید ارائه کنید؟
تجربههای متعدد را دوست دارم. مجسمهسازی شاید برایم بهترینشان باشد؛ هر روز که میگذرد بیشتر عاشق مجسمهسازی میشوم. ریشه ساختن را از مدتها پیش در ذهن داشتم تا اینکه مجموعه «خروس خان» را اتود زدم و تصمیم گرفتم فراتر از کاغذ و صفحههای نرمافزاری آن را اجرا کنم. به همین دلیل به فکر ساخت آن افتادم و پاپیهماشه را انتخاب کردم.
کمی در فضای مجازی و کمی هم با مشورت هنرمندانی که با این متریال آشنا بودند، پیگیر مطالعه و پژوهش این متریال و نحوه استفاده از آن با ویژگیهای منحصربهفردش شدم. مواد کار و یک کارگاه کوچک را هم فراهم کردم و دست به کار شدم. 2، 3 سالی است که ساخت مجموعه «خروس خان» را آغاز کردهام. روزهای اول با احتیاط کار میکردم و تلاشم بر این بود تا بتوانم استفاده درست از پاپیهماشه همچنین فرم خروسها و بعد مرغها را را یاد بگیرم.
این دوره زمان مناسبی بود تا تجربههایم را در این خصوص بیشتر کنم. یادگیری جوشکاری وقتگیر نبود ولی ظرافت کار مهم بود. از طرفی حساسیت نوع نگاهم به خروسها هم بود که باید جنبههای تصویری و طنز کار را نیز با این متریال به خوبی به کار میبستم. امروز خوشحالم که این تجربه بعد از 2 سال به بار نشست و آماده ارائه این مجموعه در گالری «سرزمین هنر» هستم.